توسعه فردی, وبلاگ

چگونه رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟

چگونه رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟ یکی از مهمترین موضوعاتی که تمام جنبه های زندگی هر انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد کشف عشق و علاقه یا همان رسالت و ماموریتی است که در این جهان دارد. همه ی ما در زندگی می خواهیم بدانیم چرا در این برهه از زمان و در این خانواده و فرهنگ به دنیا آمده ایم؟ چقدر در انتخاب مسیر زندگی خودمختار هستیم؟ آیا هدفی از به دنیا آمد من وجود داشته است؟ چه نقشی را باید در این زندگی ایفا کنم؟ آیا در این مسیر رسالتی را بر عهده دارم؟

کشف رسالت شخصی در زندگی

اکثر ما طبق یک اصل نانوشته بزرگ می شویم، به مدرسه می رویم، کنکور می دهیم، دانشگاه می رویم، شغل پیدا می کنیم، ازدواج می کنیم و… این چرخه ی تکراری را بارها دیده و زندگی کرده ایم و هیچ کدام نقش واقعی خود را ایفا نکرده ایم و از وضعیت زندگی خود ناراضی هستیم.

یکی از دلایل اصلی این نارضایتی ها این است که این افراد رسالت خود را نمی دانند و در معنای زندگی خود مانده اند. به قول شاعر «از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود» را نمی دانند. لذا توصیه می شود در هر سن و جایگاهی که هستید، ابتدا این امر مهم را کشف کنید؛ البته این کشف مانند پیدا کردن الماس، درون یک معدن، به مهارت و جستجوگری ویژه نیاز دارد. پس مهمترین کار و اقدامی که هر فردی می تواند برای خودش انجام دهد، تعیین و شناخت اهدافش است.

در این مقاله به بررسی مفهوم رسالت فردی، اهمیت آن در زندگی انسان ها، تاثیرات آن بر رضایت از زندگی و رشد شخصیتی و راههای شناسایی و تحقق آن می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تبیین و توضیح نقش رسالت فردی در زندگی انسان ها و ارائه راهکارهای عملی برای شناسایی و تحقق آن است.

 

رسالت فردی چیست؟

رسالت فردی یکی از  موضوعات مهم و جذاب در زندگی انسان هاست که از طریق آن می توان به دنبال معنا و هدف در زندگی خود بود و نقش بسیار مهمی در رشد شخصیتی و رضایت از زندگی دارد.این هدف می تواند شامل اهداف شخصی، حرفه ای، اجتماعی یا حتی معنوی باشد که بر اساس ارزش ها، استعدادها و تجربیات شخصی هر فرد شکل می گیرد.  این مفهوم نشان دهنده آین است که هر فرد باید خود را با چالش ها، مهارت ها و ارزش هایی که برایش مهم هستند، شناسایی کند و به دنبال تجربه و تحقق آن ها در زندگی خود بپردازد.

کارل یونگ رسالت را این گونه توصیف می کند: «عاملی غیرمنطقی که انسان را قادر می سازد تا خود را از مسیرهای فرسوده کننده ی پیش روی خود رهایی بخشد. هر کسی که رسالتی دارد، صدایی را از درون خود می شنود و او فراخوانده می شود.»

در ابتدا این فراخوانی اغلب زیبایی شناختی است؛ مثلا از یک باغبان می پرسند: چرا شغل باغبانی را دوست داری؟ و او در پاسخ می گوید: چون بوی گل ها را دوست دارم. برای برخی دیگر، این فراخوانده شدن می تواند از شرایط تاریخی ما ناشی شود. همه ی ما در یک لحظه ی مشخص در یک مکان خاص هستیم و شرایط پیش روی ما مشکلاتی عینی را ایجاد می کند که خواستار پاسخ گویی و واکنش ما هستند. مشکل بزرگی که الان در جامعه ی ما وجود دارد، نداشتن هدف و پایین بود عزت نفس است. افراد به این خاطر که هدف خاصی ندارند و برای خودشان ارزش قائل نیستند، از دیگران تقلید می کنند و رشته ای را انتخاب می کنند، به دانشگاه می روند، با دانش کم از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و کار خوبی پیدا نمی کنند. به هر حال رسالت آن هدف بزرگ و معنوی است که از زمان کودکی انسان شروع به شکل گیری می کند و در ذهن انسان ساخته می شود.

به عبارت دیگر رسالت کار و فعالیتی است که ما در این دنیا بسیار به آن علاقه مند هستیم و در برهه ای از زندگی مان بر اساس برخورد به یک شرایط خاص در وجود ما شکل گرفته است. در واقع ماموریت الهی که در این جهان برای ما تعریف می شود و ما می توانیم توانایی های خود را در آن به عرصه ظهور برسانیم و خدمات ارزنده ای به تمام انسان ها و نظام هستی بکنیم “رسالتمان” است.

ان ال پی نیز معتقد است هر فردی که پا به این جهان مادی می گذارد بر اساس سبک زندگی اش ماموریت و رسالتی برای او تعریف می گردد و هدف ما در ان ال پی کشف رسالت شخصی و حرکت در مسیر آن می باشد.

اگر به تازگی با ان ال پی آشنا شده اید می توانید برای درک بهتر و موثرتر رسالت شخصی مقاله ان ال پی چیست را مطالعه فرمایید.

تفاوت هدف و رسالت

هدف و رسالت دو مفهوم متفاوت هستند که به دو جنبه مختلف از زندگی اشاره دارند. رسالت، هدف نیست بلکه به هدف جهت می دهد. هدف ها بیشتر به دستیابی به یک نتیجه خاص و مشخص در زمان معین اشاره دارند. هدف ها معمولا مرتبط با دستیابی به چیزهای خاص در زندگی هستند، مثلا دستیابی به یک شغل خوب، داشتن یک خانواده سالم، کسب درآمد زیاد و غیره. در صورتی که رسالت بیشتر به ارزش ها، اصول و باورهای اساسی فرد در زندگی اشاره دارد. رسالت زندگی به این پرسش ها پاسخ می دهد که فرد در زندگی چه ارزش ها و اصولی را دنبال می کند و چگونه می خواهد بر دنیا اثر بگذارد. به عنوان مثال فرض کنید فردی رسالتش زندگی پاک و مهربانانه برای همه است. ممکن است در هدف گذاری شغلی، یک شغل در سازمان های حمایت از حیوانات انتخاب کند. یا انجمن های دوستدار محیط زیست، یا خبرنگاری در بخش سلامت و رفاه اجتماعی را به عنوان یک هدف شغلی برگزیند. شاید هم معلمی را برگزیند تا به شاگردانش تعلیم دهد چگونه زمین و زمانه را دوست بدارند و مهربان باشند. در هر صورت این رسالت اوست که به اهدافش جهت می دهد. به طور کلی رسالت هم بزرگ تر از هدف است و هم دورنمای بالاتری دارد.

به طور خلاصه هدف ها به دستیابی به نتایج خاص و مشخص در زمان معین مرتبط هستند در حالی که رسالت زندگی به ارزش ها، اصول و باورهای اساسی فرد در زندگی اشاره دارد.

داشتن رسالت فردی چه فایده ای دارد؟

رسالت فردی به عنوان یک مفهوم پویا و فردی، می تواند در زمینه های مختلفی از زندگی تاثیرگذار باشد، از جمله شغلی، خانوادگی، اجتماعی و حتی در مسیر روانی و معنوی فرد. این مفهوم بیشتر از یک هدف یا اهداف موقت است و به

عنوان یک راهبرد برای زندگی بهتر و معنوی تر برای فرد شناخته می شود. در زیر به چند مورد از موردی که اهمیت رسالت فردی را نشان میدهد اشاره می کنیم:

اولین مورد این است که در ابهام و در شک و تردید نخواهیم بود و تکلیف خودمان با خودمان مشخص می شود. به عبارت دیگر خواسته خود را از زندگی خواهیم شناخت و سپس برنامه زندگی خود را مشخص کرده و خواهیم فهمید ما چه کسی هستیم و می خواهیم به چه شکل مفید باشیم. همچنین با دانستن رسالت فردی همه چیز دارای حساب و کتاب می شود و در همه ی زمینه ها برنامه ریزی خواهیم داشت. در واقع این عمل به ما کمک می کند هم زندگی خوبی برای خود بسازیم و هم در روابط با دیگران موثرتر و دقیق تر باشیم. از زندگی خوشبخت و راضی می شویم. البته خوشبختی نه به این معنا که حتما موفق باشیم، بلکه به این معنا که آرامش داشته باشیم.

داشتن رسالت فردی باعث می شود که خودمان را دوست بداریم و خود را انسانی ارزشمند بدانیم. و زمانی که عزت نفس بالایی داشته باشیم به دنبال “بهترین خود” خواهیم رفت تا بتوانیم استعداد و توانایی های خودمان را شکوفا کنیم. نکته دیگر درباره داشتن رسالت فردی این است که مسیر رسالت نزدیک ترین مسیر برای رسیده به هدف است؛ یعنی وقتی ما رسالت خود را بشناسیم به هدف خود نزدیک و نزدیک تر می شویم و از همه مهم تر در مسیر درست زندگی گام خواهیم برداشت، راه را اشتباه نمی رویم و به هدفی که داریم خیلی زودتر خواهیم رسید. به عبارت دیگر سردرگم نیستیم و شفاف زندگی می کنیم، همه ی ابعاد زندگی را خواهیم شناخت و اینکه هر کاری را شروع می کنیم پایان آن کار را می سنجیم و با دید مناسب به سراغ هر کاری می رویم و دقیق می دانیم که چه کاری درست و چه کاری اشتباه است.

وقتی هدف و رسالت داریم از زندگی خسته نمیشویم و مشکلات را به دید چالش می بینیم. انگیزه انجام دادن تمام کارها را داریم یعنی کاری را نصفه و نیمه رها نمی کنیم و خواهیم دانست با انجام هر کاری در مسیر زندگی خود می توانیم به هدفمان نزدیک شویم، به خاطر همین اقدام خواهیم کرد.

در کل فهمیدن رسالت و معنای زندگی در کل رسالت فردی به عنوان یک مفهوم کلان و ژرف به فرد اجازه می دهد تا با توجه به ارزش ها، استعدادها و تجربیات شخصی خود، یک مسیر معنوی و هدفمند در زندگی برای خود انتخاب کند و این دستاورد را خواهد داشت که هر روز از زندگی خود لذت ببریم، چون دیگر گنگ و بی معنی زندگی نمی کنیم یعنی می دانیم که موثر هستیم و هر کاری را بر مبنای رسالت خود انجام می دهیم و این خود به تنهایی امتیاز مثبت و مهمی برای شاد زندگی کردن و داشتن زندگی آرام است و در نهایت باید دانست که رسالت فقط ویژه افراد خاص نیست و هر فردی می تواند با تلاش و برنامه ریزی درست رسالت خود را پیدا کرده و در راستای آن حرکت کند.

ویژگی های افرادی که در زندگی رسالت دارند

افرادی که در زندگی رسالت دارند معمولا دارای ویژگی های خاصی هستند که آنها را از دیگران تمایز می کند. برخی از ویژگی های این افراد عبارتند از:

1- ارتباط با ارزش ها: افراد با رسالت زندگی به طور قوی به ارزش ها، اصول و باورهای اخلاقی پایبند هستند. آنها به دنبال معنا و ارتباط عمیق با ارزش های مثبت در زندگی خود هستند.

2- تعهد به اهداف: افراد با رسالت زندگی معمولا به تعهد و پایبندی به اهداف و رسالت خود شناخته می شوند. آنها تصمیماتشان را بر اساس ارزش ها و رسالت شخصی خود می گیرند و به دستیابی به آنها تعهد دارند.

3- تاثیرگذاری مثبت: افراد با رسالت زندگی عموما تمایل دارند تا به دیگران کمک کننئ و تاثیر مثبتی بر جامعه و محیط اطراف خود داشته باشند. آنها ممکن است به عنوان الگو و الهام بخش برای دیگران عمل کنند.

4- انعطاف پذیری: افراد با رسالت زندگی ممکن است در تلاش برای دستیابی به رسالت خود، با موانع و چالش های زیادی ربه رو شوند. بنابراین، انها نیاز به انعطاف پذیری و توانایی سازگاری با شرایط مختلف دارند.

5- توجه به رشد شخصی: افراد با رسالت زندگی علاقه مند به رشد شخصی و پیشرفت دائمی خود هستند. آنها ممکن است به صورت موارم به خودآگاهی، یادگیری و توسعه فردی خود توجه کنند.

6- پذیرش مسئولیت: افراد با رسالت زندگی عموما پذیرش مسئولیت برای اعمال و تصمیمات خوئ را به عهده می گیرند و به دلایل اخلاقی و اصولی عمل می کنند.

در کل وقتی ما در مسیر کشف رسالت شخصی خو قرار می گیریم همواره غرق در عشق و انگیزه هستیم و از انجام آن کار خسته نمی شویم. احساس خوشبختی و رضایت بسیار عمیق درونی تمام وجود مارا در بر می گیرد و از اینکه می توانیم در زندگی خودمان و دیگران نقش موثری داشته باشیم لذت می بریم.

ارتباط بین رسالت فردی و احساس رضایت و خوشبختی

رسالت شخصی به عنوان یافتن و تعریف هدف و معنا در زندگی فرد، ارتباط مستقیمی با احساس رضایت و خوشبختی دارد. این ارتباط به چندین شکل می تواند تاثیرگذار باشد.

1_ احساس معنا و هدفمندی: رسالت شخصی به فرد کمک می کند تا احساس داشته باشد که زندگی اش معنادار و هدفمند است. وقتی فرد یک رسالت شخصی را تعیین کرده و به آن پایبند است، احساس می کند که انجام دادن اعمال و فعالیت هایی که با این رسالت هماهنگ هستند، به زندگی و ارزش و معنا می بخشد.

2_ افزایش رضایت شخصی: وقتی که فرد باور دارد که در حال پیگیری یک هدف یا رسالت مهم برایش است، احساس رضایت و ارضای داخلی بیشتری پیدا می کند. به جای اینکه زندگی به صورت تصادفی و بدون هدف پیش برود، او به انجام کارها و رسیدن به اهدافی که باریش مهم هستند ارتباط می دهد و از این تجربه خود خوشحالی می برد.

3_افزایش خودکارآمدی: رسالت شخصی می تواند به فرد کمک کند تا خودکارآمدی خود را افزایش دهد. زیرا وقتی که هدف و رسالتی واضح دارد، بهتر می تواند اقدامات منطقی و موثری برای رسیدن به آن انجام دهد. این افزایش در خودکارآمدی نه تنها احساس خوبی از انجام کارها به فرد می دهد بلکه باعث می شود تا با موفقیت های بیشتری در زندگی خود روبرو شود.

4_ کاهش استرس و نگرانی: داشتن رسالت شخصی می تواند به فرد در مواجهه با استرس ها و چالش های زندگی کمک کند. زیرا وقتی که فرد احساس می کند که به سوی هدفی مهم حرکت می کند، احتمالا این استرس ها و چالش ها را به عنوان قسمتی از مسیری که برای خود تعیین کرده است می پذیرد و می تواند با آن ها بهتر برخورد کند.

بنابراین، رسالت فردی به عنوان یک پایه معنوی و هدفمند برای زندگی فرد، نه تنها به او کمک می کند تا احساس رضایت و خوشبختی بیشتری داشته باشد، بلکه به ویژگی های شخصیتی او مانند خودکارآمدی، انگیزه و استقامت نیز افزوده می شود که همه اینها می توانند در بهبود کیفیت زندگی کمک کنند.

چگونه رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟

شاید از خودتان بپرسید که از کجا بفهمیم که رسالت و هدف ما در زندگی چیست؟ در پاسخ به این موضوع باید بگویم رسالت و هدف شما همان چیزی است که با تمام وجودتان آن را می خواهید و با هر بار فکر کردن به آن، اشتیاقی وصف ناپذیر در وجود شما شکل می گیرد.

نیچه در مقاله ای تحت عنوان (شوپنهاور به عنوان آموزشگر) نوشت:«راه کشف آنچه برای شما روی زمین قرار گرفته است، این است که به گذشته خود برگردید، زمان هایی را که احساس می کردید بیشتر از هر وقت دیگری به رضایت خاطر رسیده اید لیست کنید و سپس ببینید آیا می توانین خطی را از طریق آنها ترسیم کنید یا نه»

او می نویسد:« بگذارید روح جوان زندگی خود را با توجه به این سوال بررسی کند: تا الآن واقعا چه چیزی را دوست داشته اید؟ چه چیزی روحتان را زنده کرده است؟» در واقع هدف و رسالت شما همان چیزی است که با نهایت شور و اشتیاق در مسیر رسیدن به آن گام بر می دارید و هر بار که یک قدم بر می دارید، لذت بیشتری می برید. به هر حال افراد بسیار زیادی هستند که نمی دانند چه رسالتی در این جهان دارند یا به زبان ساده تر نمی دانند که عشق و علاقه ای که در زندگی دارند چیست. مهمترین نکته برای کشف رسالت شخصی این است که باید ذهن و مغز و وجود ما در وضعیت قرار بگیرد که احساس کنیم از تمامی نیازهای مادی این جهان ارضا شده ایم و سپس انتخاب کنیم که چه کار و فعالیتی را بدون پول و سایر نیازهای مادی باز هم انجام می دهیم.

تست کشف رسالت

همچنین پرسیدن پرسش های زیر می تواند کمک شایانی برای رسیدن به رسالت هر فرد کند:

1- من می خواهم در این دنیا چه کاری را انجام دهم؟

2- من می خواهم به چه شکل زندگی کنم؟

3- من می خواهم در طول عمرم چه دستاوری داشته باشم؟

4- راه زندگی من چیست؟

5- من می خواهم چه نوع انسانی باشم؟

 

کلام آخر

در این مقاله ما متوجه شدیم که مفهوم رسالت و کشف رسالت شخصی چیست و فهمیدیم که هر کدام از ما در زندگی یک رسالت شخصی و فردی داریم که در برهه ای از زمان در وجود ما شکل گرفته است. به هر حال زندگی تمام انسان ها هدفمند است؛ نه تنها انسان ها بلکه تمام موجودات هدفمندند و هیچ چیز در این دنیا بی جهت و بی دلیل آفریده نشده است. تک تک ما وظیفه داریم برای شناخت و تعیین رسالتمان نهایت تلاشمان را انجام دهیم؛ چون نقطه عطف زندگی تک تک انسان ها به همین تعیین هدف و رسالت بر می گردد. تولد واقعی تمام انسان ها روزی است که رسالتشان را پیدا می کنند. در واقع شما دوبار متولد می شوید؛ یک بار از شکم مادرتان و بار دیگر زمانی که رسالت تان را پیدا می کنید.

وقتی باور کنید که زندگی معنا دارد و هدفتان جستجو و تحقق آن معنا شود، هر لحظه و هر فعالیت را معنادارتر می کنید. در نتیجه هر کاری بکنید، هر جا بروید و هر تغییری که بکنید و رسالتتان در طول زمان هر تکاملی که پیدا کند، فرقی نمی کند، شما در مسیر معنا و رسالت زندگی تان هستید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *